«دیدی که چه گرم آتش در سوخته میگیرد؟
تو گرمتری ز آتش
من سوختهتر زانم»
رزونانس بین غم و خشم که فرزند آدم را میبلعد و برای تعمیق هر زخمی کفایت میکند. آتشی که پس از هر تعلیق طولانیمدتی -که طولانی برای ظرف هرکس قدری دارد و برای صبرش- گریبان طعمهی خود را میگیرد. کاش از صابرین بودم.